کد خبر : 182
تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۹ - ۳:۲۶

قدس در شعر و ادب فارسی

علی علیزاده

قدس جایی است که در عالم دل جا دارد

قدس جایی است که در عالم دل جا دارد
واژگان «قدس ، بیت المقدس و مسجد الاقصی» از دیرباز در ادبیات فارسی با توجه به ارزش معنوی و جایگاه توحیدی شان از منزلت ویژه ای برخوردارند و در دهه های اخیر با توجه به نامگذاری جمعه آخر ماه مبارک رمضان به عنوان روز قدس از سوی امام خمینی (ره)، این واژگان در ادبیات معاصر ایرانی از جمله در ادبیات فارسی پرکاربردتر شده اند.
قدس در شعر و ادب فارسی؛
قدس جایی است که در عالم دل جا دارد
 
راهپیمایی روز قدس نماد همبستگی امت اسلامی برای نابودی اسرائیل جعلی ...
شیدا خبر_ علی علیزاده:
واژگان «قدس ، بیت المقدس و مسجد الاقصی» از دیرباز در ادبیات فارسی با توجه به ارزش معنوی و جایگاه توحیدی شان از منزلت ویژه ای برخوردارند و در دهه های اخیر با توجه به نامگذاری جمعه آخر ماه مبارک رمضان به عنوان روز قدس از سوی امام خمینی (ره)، این واژگان در ادبیات معاصر ایرانی از جمله در ادبیات فارسی پرکاربردتر شده اند.
ادبیات امروزه در وحدت میان مسلمانان بخصوص در مسئله قدس شریف نقش کلیدی دارد و نقش شاعران پارسی گوی در این حیطه پررنگ تر نشان می دهد. چرا که ادبیات ایرانی بخصوص ادبیات فارسی در طول تاریخ مملو از سروده های ارزشی ، رزمی ، احساسی و آیینی بوده است و می توان گفت ادبیات این سرزمین کهن دین خود را به قدس شریف ادا کرده و می کند.
«قدس» ان شاا… بزودی آزاد خواهد شد و مانند قرنهای طولانی گذشته ، مسلمانان در آنجا نماز وحدت و پیروزی اقامه خواهند کرد و امید که شاعران ایرانی آنروز در مسرت آزادی این سرزمین مقدس سروده های جدید خود را به همراه زیارت شیرینشان ترنم کنند.
قدس در نثر پارسی
در کتب کهن پارسی از تاریخ بلعمی (352 قمری) تا حبیب السّیر (اوایل قرن 10 قمری) بارها واژگان فوق مورد اشاره قرار گرفته اند که بیشترین کاربردها در متون مربوط به رشید الدین میبدی است که در کتاب «کشف الاسرار و عده الابرار» مرقوم شده است.
برای مثال ناصر خسرو در سفرنامه اش به قرن 5 قمری می نویسد: « پنجم رمضان سنه ثمان و ثلاثین و اربعمائه [۴۳۸ قمری] در بیت‌المقدس شدیم. یک سال شمسی بود که از خانه بیرون آمده بودم و مدام در سفر بوده، که به هیچ‌جا مقامی و آسایشی تمام نیافته بودم. بیت‌المقدس را اهل شام و آن طرف «قُدس» گویند…».
قدس در سروده های کهن فارسی
در سروده های کهن نیز از فردوسی و شاعران هم عهدش تا شاعران قاجار این واژگان همیشه با تعابیر و مضامین خاص و جالبی همراه بوده و به کار گرفته شده اند. شاعران بسیاری قدس و علی الخصوص بیت المقدس را با قریحه ی خود آمیخته و ادبیات فارسی را آذین بخشیده اند به اسامی قبله نخست.
فردوسی در شاهنامه می سراید: به خشکی رسیدند سرکینه جوی –  به بیت المقدس نهادند روی
و از این بیت حکیم نظامی در خردنامه می توان یاد کرد: چو از قدسیان این حکایت شنید  –  عنان سوی بیت المقدس کشید
و سعدی علیه الرحمه در بوستان در باب سوم می سراید: چو بیت المقدس درون پرقباب  –  رها کرده دیوار بیرون خراب
شاعر بی نظیر ایران زمین جناب خاقانی هم می فرماید: شهر سباست خطه ی دربند زاحتشام  –  بیت المقدس است شماخی زاقتدار.  و نیز می فرماید: با قطار خوک در بیت المقدس پا منه  –  با سپاه پیل بر درگاه بیت الّه میا  (که واقعا سپاه خوک امروز صهیونیستها هستند).
مولانا اوحدی مراغی عارف مسلک، دیگر بزرگ شاعر آذربایجانی پارسی گوی هم در این راستا سروده است: در سرای تو بیت المقدس است امروز  –  رخ تو قبله ی شوریدگان شیدایی.
و حضرت صائب تبریزی هم می فرمایند: می توان از شمع ما گل چید در صحرای قدس  –  زیر گردون چون چراغ زیر دامانیم ما
از شاعران متقدم جناب اسدی طوسی نیز با اشارتی به تاریخ کهن می گوید: به دژ هوخت گنگ آمد از راه شام  –  که خوانیش بیتالمقدس به ‌نام
قدسی مشهدی شاعر قرن یازدهم متوفی در کشمیر و شاعر دربار شاه جهان هم می سراید: ز وصفش به بیت المقدس رهی است  –  که هر بیت ، بنیاد بیت اللهی است
حکیم نزاری قهستانی از شاعران قرن هفتم هم سروده است: مصنوع خلق و صنعت خالق قیاس کن  –  دیری بود مقابل بیت المقدسی
صامت بروجردی شاعر مرثیه سرای عهد قاجار هم در کتاب الروایات و المصائب در حکایت منظوم خود چنین آورده است: چو رو سوی بیت المقدس نمود  –  ز قبطی شهی در سر راه بود
شاعران بسیاری در عهد کهن در ادبیات فارسی واژگان « بیت المقدس ، قدس و مسجد الاقصی» را در اشعارشان مورد استفاده قرار داده اند که اگر بخواهیم به تک تک آنها اشاره کنیم به قول معروف «مثنوی ، هفتاد من» می شود.
* قدس در شعر پارسی معاصر
در سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به ندرت می توان شعری یافت که به موضوع قدس شریف و فلسطین پرداخته باشد (بغیر از یکی – دو مورد) اما بعد از اینکه امام خمینی (ره) روز قدس را نامگذاری کردند ، شاعران پارسی گوی و بخصوص شاعران مقاومت مسئله فلسطین و بخصوص بیت المقدس را سرلوحه سروده های خود قرار دادند و سروده های خود را در محورهای:
1 – ستایش قدس
2 – دعوت به مبارزه و مقاومت
3 – لزوم آزاد سازی قدس
4 – امید به نصرت الهی
5 – وحدت مسلمانان با موضوع قدس
6 – قدس و موعود
7 – پایداری غزه و فلسطین و …
به زینت طبع آراستند تا شاید بخشی از دین خود را به این سرزمین مقدس غصب شده توسط دشمنان خدا نمایان سازند.در اینجا تنها برای نمونه ابیات مطرح و یا رسانه ای شده از چند شاعر را می آوریم و می دانیم که قدس شریف در ادبیات فارسی معاصر جایگاه و شان بسزایی دارد و از اینکه نمی توانیم در این مقوله به نمونه های بیشتری اشاره کنیم ، پوزش می طلبیم.
مرحوم استاد محمود شاهرخی: خیزید ای رزم آوران گاه ستیز است  –  هنگام یاری کردن قدس عزیز است
علی سعادت: در پایکوب فاجعه گُل‌ها لگد شدند  –  گلدسته‌های مسجدالاقصی لگد شدند
فرامرز عرب عامری: تا لحظۀ زیبای شکفتن در خون  –  با جان و تنت مقاومت کن، غزّه!
عباس براتی پور: ای قدس‌ ای حماسه شورانگیز  –  بر دفع ظلم سامریان برخیز
استاد حمید سبزواری: داستان‌پرداز عصر بی‌كسی است – آدمی در غزه و قدس و عراق
رضا اسماعیلی: ای سنگر استوار ایمان، ای قدس!  –  ای قلب زمین و قبلۀ جان، ای قدس!
امید سلماسی: قدس جایی است که در عالم دل جا دارد –  آسمانی است که همواره تماشا دارد
شهید احمد زارعی: سنگ بردار فلسطین! همه سنگ اندازند  –  بانگ بردار برادر! همه بی‌آوازند
پریچهر مهدیخان لاله: قدس ، دردی است که صدایش  ، سنگ را بیدارمی کند..!
حسین نبی زاده اردکانی: ای قدس ای شهر خدا آزاد میخواهم تو را –  معراج گاه مصطفی آزاد میخواهم تو را
دکتر محمد خاقان اصفهانی: در قدس شکستند ددان بال کبوتر  –  هم شاخه زیتون که بَرِ مِلکِ برین است
علی معلم دامغانی: غافل است اینکه قدس مقدس –  جز مقام خدای جهان نیست
مرحوم دکتر قیصر امین پور: جز با کلید ناخن ما وا نمی شود  –  قفل بزرگ بسته به زنجیر پنجره
بانو سپیده کاشانی: فرزند بی‌گناه فلسطین تاریخ عشق از تو مصور  –  خون تو آن رسالت جاری است هان، ای شهید پاک مطهر
مصطفی محدثی خراسانی: فلسطین داغ انسان است امروز  –  فلسطین داغگاه شرمساری است
محمد رضا یاسری: تا به کشمیر از فلسطین، خون گرفت  –  آن یکی هندو، یکی صهیون گرفت
علی فردوسی: وقت است دگر مُشت کنی دست دعا را  –  فریاد کنی نغمه ی اَلقُدسُ لَنا را
علیرضا قزوه: آسمان باز همه طیر ابابیل شده ست –  شام تا قدس پر از لشکر سجیل شده ست

 و …

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.